تو این روزهایی که به دنیا اومدی مامان جون شیرینی های زیادی هس اما همراه با کمی سختی وقتی پسرم از وقتی به دنیا اومدی شیر نمی خوردی و هرکاری میکردیم که تورو سیر کنیم نمیشد این روزا فشار زیادی روی منو عزیز جون و بابایی بود چون شیر نمیخوردی خیلی گریه میکردی...و همینطور روزارو میگذروندیم که تو 5روزه شدی عسلم و بدنت خیلی زرد شده بود و ما خیلی ترسیده بودیم و بردیمت بیمارستان شیخ و بعد از آزمایش فهمیدیم زردی شدید داری و عددش 28 بود و دکترت گفت سریع باید بستری بشی خیییییییلی سخت بود و استرس زیادی داشتیم مامان جون ولی چاره ای نبود و هر بیمارستانی میرفتیم جا نداشتن و همینطور ک تو خواب بودی و بغلم بودی من گریه میکردم میکردمو از خدا میخواستم که ا...